تنهایی های من

ساخت وبلاگ

خيلي وقته اينجا ننوشتم..شايد ترجيح ميدادم تمام حرفام و تمام اتفاقات توي دل خودم بمونه...

الان كه دارم مينويسم روزاي خوبي نيست...گرفته تر از هر روز ديگه ام...خسته تر از هر روز ديگه و بي انگيزه تر از هر روز ديگه...

نميدونم تقدير چيه..نميدونم كيه..ولي ميدونم الان وقتشه خدا يكم به خواسته من هم يكم اهميت بده

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 1 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 16:26

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 30 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 4:12

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 25 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 4:12

حس ميكنم بيشتر از اون چيزي كه بايد از چشمم افتادي... حس ميكنم عين قبل نيست كه وقتي بهت فكر ميكنم حس دلتنگي و دوست داشتن دياد بهم بگه چرا انقدر دوسش داري... حس ميكنم در اين جور مواقع فقط به اين فكر ميكنم كه چقدر ناراحتم ازت و چقدر ديگه ازت بدم مياذ... بين اين حس ها گير كردم ...نميدونم كدوم و بايد انتخاب كنم اما ميدونم هر كدومش براي تو اهميتي نداره... تو كسي كه هميشه ميگي همين كه هست ميخواي بخواه و تنهایی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 19 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 4:12

وقتی یک روز کلی کار دارم و انجام بدم..وقتی از برنامه ای که برای خودم ریختم عقبم... وقتی کلی تمرین موسیقیم مونده و ول میچرخم... تصمیم میگیرم یک روز کامل و برم خونه مامانیم..برم تا حالم خوب بشه..تا مامانیم و توی بغلم بگیرم و کلی شلوغ بازی کنم...وقتی اقا جونم میخنده و میگه دختر با انرژی بابا...میخوام در هفته یک روز وقتمو برای بودن اونا بزارم..برای سرحال کردنشون...برای اینکه از داشتنشون لذت ببرم...این وقتا میگم گور بابای تمام برنامه ها..بزار داشته هامو نگه دارم... ذهنم در حال منفجر شدن و دارم فقط فکر میکنم...میدونی وقتی نتونی فکراتو بیرون بریزی خیلی سخته...وقتی ندونی برای کی حرف بزنی سخت تر... خدایا حواست بهم هست..شکرت تنهایی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 23 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 14:29

بعضی شبا عجیب دلم میگیره...با خودم میگم من چی میخوام که انقدر دارم براش میدووم... با خودم میگم اخر این روزا قرار چی بشه؟؟؟ چرا یهو کل انرژیم تحلیل میره؟؟؟ امشب سازمو گرفتم توی بغلم و جان مریم و زدم نمیدونم چرا بغض گلومو گرفت...انگار واقعا وقتی استاد گفت حس بده بهش..حس گرفت.. امشب دوباره یادت افتادم مصطفی..وقتی این فیلم شبکه 2 رو میبینم دلم میگیره..همش انگار طاها ایناز تو... نمیدونم باز چرا دارم کشیده میشم به طرفت...فکر کنم باز باید بیای به خوابم و بهم امید زندگی بدی داداشی... خدایا حواست بهم هست؟؟کم اوردم ها تنهایی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : جان مریم,جان مریم متن,جان مریم محمد نوری,جان مریم پیانو,جان مریم پیانو نت,جان مریم چشماتو وا کن,جان مریم نوری,جان مریم گیتار,جان مریم اکورد,جان مریم ویولن, نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 17:12

بعضی روزا انقدر فکر میکنم که نمیدونم میخوام به چه  نتیجه ای برسم...

بعضی وقتا انقدر خوابای خوب میبینم که دلم میخواد همین طور ادامه داشته باشه...

وقتی توی خوابم مامان شدم و یک پسر ناز دارم و حس خوشبختی و از ته ته وجودم حس میکنم...

صبحش معلومه حال عالی دارم...

نمیدونم واقعا قراره این ارزو تحقق پیدا بکنه و من همچین حسی و تجربه میکنم یا نه...

اما ایمان دارم به حکمتت خدا...

حواست بیشتر بهمون باشه..شکرت

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : خوابیدن شیرینی,بی خوابی شیرین,فیلم بی خوابی شیرین,خوابیدن شیرینی در دربی, نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 17:11

وقتی چند روز پشت سر هم هی درد بکشی و هیچ جوره اروم نگیره...با خودت میگی حتما یک چیزی شده ...

بعد میگی تا فرصت دارم این روزامو یک جور دیگه بگذرونم...تغییر کنم...

میخوام ساکت تر بشم  میخوام بیشتر توی خونه باشم و بخوابم و کار کنم..

خدایا شروع جدید پشتم باش ...شکرت

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : new life is louding, نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 4:44

نمیدونم این خونه چه ارامشی داره که منو انقدر زمین گیرش کرده..همیشه توی اوج بی پناهیم از بچگیم بگیر تا الان پناه گاهم بوده..ادماش پناهگاهم بودن..با اینکه الان مامانی اینا رفتن شمال اما من اینجا پناه گرفتم..انگار بهم اون ارامش و دارن تزریق میکنن..انگار دارن دوباره به خدا نزدیکم میکنن....اینجا از تنهایی و از هیچی نمیترسم..وقتی 4 صبح ناخودگاه بلند میشی برای نماز..وقتی صدای دسته امام حسین میاد..وقتی قلبم میلرزه..انگار خدا داره احیام میکنه..دیشب خوابام خیلی پریشون بود ..میخواستم وسط خواب داد بزنم دست از سرم بردارین..مگه رفتن نمیخواستین؟؟رفتم دیگه...اما توی همون تنهایی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 9:23

همیشه فکر میکردم اولین تجربه اتاق عملم برمیگرده به اوردن یک نی نی توپول...

اما الان تمام اون تصورات و از بین بردن..

نمیدونم میترسم یا نه..

چون اصلا نمیترسم...

فقط دلم تنگ یکیه که میخوام پیشم باشه...

میخوام با نگاهش ارامش و بهم بده..

میدونم مامانم چقدر استرس داره..و میدونم چقدر خسته شده..

خدایا هوامو داشته باش..هوای تمام کسایی که دوسشون دارمو...

خدایا؟؟؟منم یک مامان خوب بکن...یکی که شایسته اسم مادری باشم

تنهایی های من...
ما را در سایت تنهایی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atanhayiihayeman9 بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 15:31